بنام خدا
فصل اول: تصورات ذهن
وقتی خشم و غضب تمام وجود انسان را دربر میگیرد عنصر شناختهشده وجود انسان کمکم رنگ و جلای خود را به گردوغباری از ناسازگاریها میدهد و بهجای آنکه ذهن انسان درگرو راستی و به هدف واقعی رسیدن رشد کند در جهت عکس یعنی حسادت و غرور رشد میکند تودههای انرژی منفی همچون دودهایی سیاهرنگ تمام یا قسمتی از وجود انسان را میگیرد بستگی بهشدت خشم و غضب هست آنگاه دیگر این انسان بهظاهر آراسته درگیر ناخواستههای درون خویش میشود و هیچ انرژی منفی در بیرون وجود ندارد مگر اینکه دستساز بشر باشد چگونه منفیات به وجود میآید؟ خارقالعادهترین موجود (اشرف مخلوقات) با ذهن خویش انرژی منفی را میسازد قبلاً درآیات و روایات نقلشده است که انسان بهجایی میرسد که میتواند خلق کند منظور تفکر مثبت است و همانطور انسان میتواند منفیات را نیز با ذهن خود خلق کند شما تصور کنید بر پشت یک پرنده زیبا سوار هستی چه میبینی؟ همین تصورات شکل واقعیت را تمام میکند یعنی وجود انسان را در آن حالت قرار میدهد. منظور این است خشم و غضب شما آفریدهاید و شما تصور میکنید اصلاً تمام خصوصیات انسان در حال رشد کردن و عاملی که باعث رشد آنها میشود آفریدن است پس هر چه در نگاههای ما است آفریده دست تصورات ذهن و خصوصیات برتر وجود خود ما است.
خدایا چه چیز برای بشر نیازمندترین چیزهاست؟
شاید گاهی اوقات فکر کنیم که نیازمندترین چیزها برای یک انسان غذا و آب است و بی نیازمندترین چیز برای یک انسان تفکر و افکار اوست و او حتی با افکار خود میتواند نیازمند بودن به غذا و آب را کاهش دهد ولی افکار منفی و افکار و تصورات انسان گاه انسان را به نابودی جسمی و نابودی روحی میکشاند راههایی برای داشتن ایدهها و تصورات مثبت وجود دارد که یکی از این راهحل رهایی هست، رهایی از هر چه او را دوست داری وابسته بودن به نگاههای دیگران بهبه چهچه گفتن دیگران و داشتن رهایی از تمام آنچه تو را در برگرفته است که باید خودت را رها کنی تا آزاد بشوی.
دومین راهحل وابسته نبودن به مقام و توجه دیگران بودن و قبول شدن بهوسیله دیگران که مانند یک زنجیری بر پای انسان میشود که تمام زندگی انسان را قفل میکند.
شیوههای رهایی ذهن:
سعی کن تعلقات اطراف خودت را کم کنی شاید داشتن چیزهایی که با دیدن آنها جان تازهای میگیری بهظاهر خوب باشد ولی همینها ریسمانی میشود در پای تو و تو را اسیر و بنده خود میکند. ذهن تو واکنش بین خود و جسم را دوست دارد برای جسم نگران شدن با هر چیزی و همسو شدن را دوست دارد چون او نمیداند با چه چیز همسو نشود و راه اشتباه میرود اگر بتوان ذهن را باروح و جسم هم سو کرد نیاز اصلی ذهن برطرف میشود و فطرت ذهن باهم نوع خود ذهن برتر است. اشتباه تصور نشود منظور از ساختار فطری آنهاست که از بدو تولد با اوست ولی با گذر زمان و بزرگ شدن شکلها و تصورات متفاوت جهش ذهنی را به وجود میآورد و دیگر ذهن همسویی خود را با جسم و روح فراموش میکند و جایگزینهایی را برای خود پیدا میکند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.